به احترام کتابداران به پاخیزیم...
مجید صحاف
دیدار رهبر انقلاب با کتابداران در 29 تیر 90 را اگرچه باید «تجدید مطلع در حوزه کتاب» نامید، اما باید روز تکریم و احترام به مقام و جایگاه «کتابداران» نیز دانست. روزی که عباراتی چون «مشاوران امین»، «مباشران کتاب» و «کار انسانىِ فرهنگىِ برجسته»، تمامی نظریههایی که پیشتر باعث تنزل جایگاه کتابداران بود مبنی براینکه کتابداری و امور مربوط به کتاب نه تنها علم نیست بلکه به راحتی با چند جلسه توجیهی میتوان کتابدار تربیت کرد، را فرو ریخت و روح عزتمندی و شرافت و کرامت انسانی را در جان و دل کتابداران تازه کرد. فارغ از اینکه به نظر من 29 تیر هر سال را باید به عنوان «روز تکریم مقام کتابدار» نامید، اما هفته کتاب را بی گفتن از جایگاه واقعی این عزیزان که حقاً خط مقدم عرصه کتاب و کتابخوانی هستند، به قول حضرت حافظ سعی نابرده چه امید عطا میداری؟
متن کامل این یادداشت را در ادامه بخوانید
[1]
نفس کتابداری، یک کار انسانیِ فرهنگیِ برجستهای است. کتابدارن مباشر و مشاوران امین مردم هستند. در واقع کتابدار صرفاً کسی نیست که خدمتِ آوردن و دادن کتاب را به عهده میگیرد؛ کتابدار میتواند منبع و منشأ و مرجعی باشد برای راهنمایی مراجعه کنندگان به کتاب.
اینها جملات و نظریات یک کتابخوان و یک کتابدار حرفهای[1] است. فردی که بیش از هر کس دیگر، شأنیت و صلاحیت کافی و وافی برای صحبت از کتاب و کتابخوانی و کتابدار دارد. این شأنیت و صلاحیت نه به این دلیل است که او رهبر یک کشور که نه، بلکه رهبر جهان اسلام است؛ نه! ـ که البته در اینجا این وجه در درجه دوم قرار دارد ـ بلکه به دلیل همان دو ویژگی است که عرض کردم؛ یعنی کتابخوان و کتابدار حرفهای بودن. چرا ایشان کتابدار حرفهای است؟ به نظر من تمام شاخصههای یک کتابدار متخصص و متعهد در ایشان جمع است. حالا این شاخصهها چیست؟
سوالم اینجاست؛ آیا کتابدار همین وظیفه را دارد که کتاب را از قفس خارج کند و به دست عضو بدهد؟ یا گزارشات ماهیانه تهیه و تنظیم کند؟ به نظرم تقلیل جایگاه کتابدار، بسنده کردن به بُعد امانت دهی کتاب توسط اوست. چه آنکه هر کسی میتواند با یک روز آموزش این کار را انجام دهد. اما مهمترین شاخصه یک کتابدار «مشاور و مباشر و متخصص و متعهد» بودن اوست. یعنی «اشراف محتوایی به کتابها و ارزشمداری در ارائه مشاوره برای اتنخاب بهترین کتاب». همه آن چهار ویژگی در این یک جمله خلاصه میشود. و به همین دلیل است که میگویم حضرت آقا یک «کتابدار حرفهای» است.
از سوی دیگر کتابداران بنا بر حدیث نبوی که میفرمایند: «شَرَفُ المکانِ بالمَکین» (یعنی اعتبار مکانها به انسانهایی است که در آن هستند) یکی از سه ضلعی هستند که به کتابخانهها اصالت و اعتبار میبخشند. دو ضلع دیگر «کتاب» و «اعضا» هستند. در واقع سه موجود ذیحیات یعنی کتابدار، کتاب و اعضا اعتباربخشِ کتابخانهها هستند. از همین روست که کتابدار به عنوان یکی از سرمایههای انسانی که هم در ایجاد سرمایه اجتماعی و هم در ارتقاء زیست فرهنگی جامعه تاثیرگذار است.
[2]
نهاد کتابخانه های عمومی کشور به استناد سند چشم انداز نهاد، سیاست «مدیریت مطالعه و خدمات کتابداری و اطلاع رسانی به تمامی مخاطبان برای دانش پایگی و بصیرت جامعه» را دنبال میکند. در دوره جدید، سیاستهای دبیرکل محترم در نهاد مبتنی بر «تبدیل شدن به مرکزی فرهنگی و تأثیرگذار در عرصهی کتابخوانی» و با محوریت کتابدار می باشد.
از سویی تمامی بندهای هشتگانه سیاست ابلاغی از سوی دبیرکل بصورت مستقیم و غیرمستقیم ناظر به کتابداران و فهم جایگاه ویژه آنها در نهاد است.
محورهای هشتگانه ابلاغی
- کتابخانه محوری نه اداره و نهاد محوری: این ستادها هستند که باید همه توان خود را در خدمت کتاب خانه ها قرار دهند تا با ایجاد آرامش و امنیت در کتابخانه ها، محیطی مطلوب را برای کتابداران در خدمت رسانی به مردم عزیز فراهم آورند، خدمتی که گسترش رویکرد به کتاب و کتابخوانی را در پی دارد.
- کتابدار محوری به طوری که کتابدار مهمترین عامل فعالیت در نهاد شود: این کتابداران هستند که در مواجهه با مردم و کودکان و نوجوانان در خط مقدم جبهه فرهنگی کتاب و کتابخوانی علیه تهاجم فرهنگی قرار گرفته اند و نهاد باید در این جبهه نقش پشتیبان و حمایت کننده آنان را به درستی عهده دار شود. اگر کتابدارِ ما با خاطری آرام و آسوده کار و وظیفه خود را به خوبی انجام دهد و عامل موثری در جذب مراجعان به سمت کتاب باشد اتفاق مهم و هدف اصلی در نهاد روی داده است: علاقه مندی و اقبال جامعه به کتاب و کتابخوانی.
- اولویت ادارات کل استانی و یا ادارات شهرستان در خدمت کتابخانه و کتابدار: چنانچه کتابخانه ها و کتابداران شاهد باشند که در ادارات دغدغه مندی و پی گیری و تلاش لازم برای رفع نیازهایشان وجود دارد، به اعضا و مراجعان با انگیزه بیشتری خدمت رسانی خواهند کرد که نتیجه آن تاثیر مستقیم در گسترش رویکرد به کتاب و کتابخوانی است.
- دسترسی آسان و سریع کتابدار به مدیران در کلیه سطوح نهاد: یکی از راهها برای ایجاد فضای آرام در کتابخانه ها، وجود ارتباط مستقیم کتابداران با مدیران است. علاوه بر این وقتی مدیران بدانند که امکان دسترسی و طرح مشکلات و کاستی ها توسط کتابداران به مدیران بالا دستی آنها وجود دارد با دقت بیشتری در صدد رفع و اصلاح آنها خواهند بود.
- تلاش برای رفع دغدغه ها و تنگناها: از کتابداری که دارای ذهنی آشفته و درگیر با مشکلات کاری یا شخصی است چگونه می توان توقع خدمت رسانی مطلوب را داشت؟ هرچند که همکاران عزیز ما تاکنون سعی کرده اند علی رغم کمبودها و نارسایی ها برخوردی مناسب و با روی گشاده و لبخند را با اعضا و مراجعان داشته باشند. بر مدیران است که در رفع این مشکلات نیز کوشا باشند.
- حاکمیت اصول اخلاقی، ضابطه مندی و قانون گرایی: حاکمیت این سه اصل مهم، نابود کننده بی نظمی، تبعیض، بداخلاقی و ناآرامی در محیط کاری و روند بهتر خدمت رسانی در کتابخانه ها است که تاثیر مستقیم بر سلامت روان کتابداران و به تبع آن بهبود عملکرد آنها میشود.
- پرهیز از آمارسازی ها در اعلام تعداد اعضاء، کتب کتابخانه های عمومی: این کار هم خطای راهبردی است برای مدیریت و هدایت کتابخانهها و هم حبابسازی و پنهان کردن واقعیات و هم تقلیل شأن کتابدار با ارائه آمار دروغ.
[3]
آمار سرانه مطالعه در ایران همیشه با اما و اگر های زیادی همراه بوده است. آشفتگی تعاریف و اغتشاش آمارها هرگونه نتیجه گیری دقیق درخصوص این مسئله را غیرممکن کرده است. به طوری که این آمار در سال 1353 و با اندازه گیری نخستین سنجش سرانه مطالعه در شهرها تنها دو دقیقه در روز بوده و دومین سنجش در سال 1378 صورت می گیرد و بر اساس آن؛ اعلام می شود ایرانیان 70 دقیقه مطالعه میکنند و سپس این سنجش در سال 1388؛ 18 دقیقه کاهش پیدا میکند. اما به طور کلی آمارها و نظرسنجیها نشان میدهد که ایران به لحاظ سرانه مطالعه در سطح بسیار پایینی قرار دارد.
مردم مهم ترین دلایل این امر را چنین بیان می کنند:
- «طولانی بودن ساعات اشتغال، تحصیل و نداشتن وقت»
- «گذراندن اوقات فراغت به شیوه های دیگر»
- «عادت نداشتن به مطالعه»
- و ...
اما میزان بالای حضور ایرانیان در شبکه های اجتماعی بیانگر این حقیقت است که دلیل پایین بودن میزان مطالعه «گرانی کتاب»، «کمبود وقت» و ... نیست، بلکه علت اصلی «فقدان فرهنگ کتابخوانی» و «عدم احساس نیاز به کتاب و کتابخوانی» در میان مردم می باشد.
براساس آمار منتشر شده از نظرسنجی از بازدیدکنندگان بیست و ششمین نمایشگاه کتاب، تنها 19% بازدیدکنندگان برای رفع نیازهای آتی خود به خرید کتاب اقدام کرده اند. این آمار حکایت از این امر دارد که کتابخانه ها برای کمک به بالا بردن سرانه مطالعه و نیز حفظ پویایی خود می بایست به «کارکردهای جدید کتابخانه ها»[2]، «نیازهای جدید جامعه» و نیز «آگاهی از دانش های نوین» توجه ویژه داشته باشند و این امر محقق نمی شود مگر با جهاد کتابداران به عنوان رکن اساسی در حوزه کتابخوانی و کتابخانه های کشور.
امروزه کارکرد کتابخانه ها از مکانی صرفاً برای ذخیره و نگهداری اطلاعات به مکانی برای تولید، نشر و حفظ دانش تبدیل شده است. دلیل این امر، تغییر در بافت جوامع و نیازهای اطلاعاتی مخاطبان می باشد.
امروزه، همگام با تنوع بافت جوامع و نیز تنوع نیازهای مخاطبان، کتابداران باید با افزایش میزان دانش خود، آگاهی از شیوه های نوین ارائه ی خدمات و ارتباط با اعضای جامعه، به نیازسنجی پرداخته و با ایجاد فضایی برای خلق دانش به ارتقای سطح فکری و فرهنگی جامعه ی خود کمک کند و هدایت کننده فرهنگ جامعه باشد. همچنین باید توجه داشت که رسالت اصلی کتابداران تنها منحصر به کتابخانه ها نیست، بلکه کتابدار باید «تسهیل کننده تولید دانش در کتابخانه ها، مدارس، ادارهها و کلاسهای درس و نیز فضاهای مجازی» باشد.
و آخر اینکه:
آنچه گفته شد مختصری از نقش پیدا و پنهان قشری مهجور در عرصه فرهنگی کشور است که با وجود برخی ناملایمات گذشته ــ از شأن و منزلت اجتماعی که نبود، از حقوق کم، از نبود بیمه و نبود حداقلیترین تسهیلات یک کارمند، رنجور و ملول بودند ــ اما هیچ گاه، تاکید میکنم هیچگاه از وظیفه کتابداری و کتابدانیشان کم نگذاشتند و مقر کتابخانههایشان را ترک نکردند. کتابدارانی که با وجود همه سختیهای کاری و معیشتی بر سر عهد خود با کتاب و کتابدوستان و کتابخوانان و از همه بالاتر بر سر عهد خود در پاسداری از مرزهای فرهنگی کشورمان ماندند و میمانند.
پس به احترام این کتابداران به پا خیزیم...
منتشر شده در خبرگزاری مهر (+)
[1]. توجه همه خوانندگان را به مصاحبه دکتر حدادعادل در خصوص کتابخوانی رهبر معظم انقلاب در پایگاه اطلاعرسانی مقام معظم رهبری، جلب میکنم. ویژگیهای منحصر به فرد و عادات ایشان در کتابخوانی، کتابخانه بزرگ و غنی و سیهزار جلدی معظمله در این مصاحبه خواندنی است. جمیع ویژگیهای کتابخوانی معظمله است که به راقم این سطور جرئت داد تا وجود عزیزشان را «کتابدار» بنامم.
[2]. کارکرد اصلی کتابخانهها ایجاد و گسترش محیطی برای مسابقه فکری و تلاش علمی است که با فراهم آوردن امکانات لازم، طبقه بندی و سطح بندی مفاهیم و منابع از یک طرف، مطالعه بر روی مخاطبان بالقوه و بالفعل و سطح بندی اعضا و غیراعضا به لحاظ تواناییهای مختلف جهت مطالعه و فراهم آوردن زمینه مطالعه از طرف دیگر، و انطباق منابع دسته بندی شده با سلائق و علائق افراد بررسی شده از طریق مشاوره از طرف سوم کارکردی اصیل برای کتابخانه هاست