تأملی بر نسبت میان روابط عمومی و ترویج فرهنگ کتابخوانی
مجید صحاف*
فارغ از نقش اساسی فناوری اطلاعات در توسعه و پیشرفت جوامع به جرأت میتوان گفت «ارتباطات و روابط عمومی» یکی از بنیادیترین دانشها و یکی از مهمترین عوامل پیشرفت جوامع امروزی، و شالوده و زیربنای سایر علوم است. هرچند علوم ارتباطات، کتابها، نشریات تخصصی و دانشآموختگان این رشته در ایران افزایش قابل ملاحظهای داشتهاند و چند سازمان مردمنهاد نیز در این حوزه فعال هستند، با این حال، فضای توسعه دانش ارتباطات و روابطعمومی کمتر کاربردی شده و در محدوده کتابها، نشریات تخصصی، کنفرانسها و همایشهای ملی و بینالمللی باقی مانده است.
در عرصه فرهنگ نیز به دلیل ماهیت ارتباطی روابط عمومی با مخاطب و ارتباط با گستره وسیعی از انسانها و تاثیر و نفوذ بر افکار عمومی، روابط عمومیها نقش مهم و حیاتی در فرهنگسازی و تعمیق و توسعه آن دارند. اما متاسفانه این نقش در جامعه ما به فراموشی سپرده شده است و یا در حداقلیترین سطح بصورت بسیار سطحی و گذرا به آن پرداخته میشود. عرصه کتاب و کتابخوانی نیز از این حیث مستنثی نیست.
در باب ترویج کتابخوانی تاکنون بسیار گفته و نوشته شده است و اهمیت آن در جامعه بر کسی پوشیده نیست. اما امروزه کمتر روابط عمومی را میبینیم که استراتژی مدون و قابل عرضهای برای ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی حداقل در میان کارکنان سازمان متبوع خود داشته باشد. چه آنکه اصلا کتاب و کتابخوانی نه اولویت اول روابط عمومیها که حتی اولویت دست چندم آنها نیز به حساب نمیآیند و سازمانها و به تبع آن روابط عمومیِ آنها با فراغت کامل از وجود اندک دغدغهای در این حوزه، به اهدافِ صِرف سازمانی خود میپردازند. حال آنکه اگر با نگاهی کلان به حوزه ترویج فرهنگ کتابخوانی در جامعه نگریسته شود، تحقق اهداف هر سازمان و نهادی (اعم از فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی) با رشد و بلوغ فکری مردم و ارتقاع فرهنگ عمومی جامعه ارتباط تنگاتنگ و مستقیمی دارد.
معالوصف در این یادداشت سعی شده است با تببین مفهوم توسعه و توسعه فرهنگی، به نقش مهم روابط عمومیها در توسعه فرهنگی و به تبع آن ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی ـ که از شاخصههای توسعه فرهنگی محسوب میشود ـ بپردازیم.
روابط عمومی و توسعه ][1][
اگر توسعه (پیشرفت) را «فراگرد تحول نهادها و ساختارهای جامعه از وضع موجود به وضع مطلوب؛ به نحوی که توان و ظرفیت بالقوه جامعه، به صورت بالفعل درآید و استعدادهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی آن از هر جهت بارور و شکوفا شود»][2][ و همچنین «پر کردن نقاط خلاءهای جامعه به بهترین وجه»][3][ بدانیم، اینجاست که نقش روابط عمومیها در جلب اعتماد افکار عمومی از طریق درستگویی و درستکاری در چرخش اطلاعات و برداشتن دیوارهای میان روابط عمومیها و رسانهها و مردم، با شفافیت اهداف و سیاستهای تعیین شده و دوسویه شدن ارتباط با مردم تحقق پیدا میکند و با ایجاد روابط سالم بر اساس تفاهم و اعتماد متقابل مشارکت در برنامههای توسعه ملی، صورت خواهد گرفت.][4][
این دیدگاه درست در نقطه مقابل دیدگاه اندیشمندان غربی قرار دارد. هابرماس با دیدی انتقادی نقش روابط عمومیها را مورد بررسی قرار میدهد و دستکاری افکار عمومی بوسیله کارشناسان روابط عمومی را مطرح میکند. مشابه این دیدگاه که برداشتی ضد توسعه از روابط عمومی است، توسط ادوارد برنیز، بنیانگذار روابط عمومی مدرن هم بیان میشود. وی مهندسی انسانی در روابط عمومی را مطرح کرده و معتقد است که متخصصان روابط عمومی میتوانند با استفاده از تواناییهای خود، مردم را به هر سویی که بخواهند، سوق دهند. در واقع دیدگاههای هابرماس و برنیز، گویای آن است که نوعی از روابط عمومی وجود دارد که با آنچه در ابتدا از توسعه مطرح کردیم، مغایرت دارد؛ چرا که روابط دوسویه با جامعه هدف را نه بر اساس تفاهم و اعتماد که بر اساس تحریف اطلاعات و مشارکت مصنوعی ایجاد میکند.
لذا بر اساس آنچه گفته شد روابط عمومیها در یک شکل واقعی و بدون تحریف و آنچه که امروز از آن به عنوان یک علم و حرفه یاد میشود، میتواند در خدمت توسعه باشد. به واقع روابط عمومیها با نشر دانش و توسعه آگاهی، توسعه تحلیل و مطالعات افکار عمومی، جلب مشارکت مردمی و اصلاح سیاستها و عملکردهای مدیریتی، کاهش شکافها و نابرابریهای اطلاعاتی و با نوآوری در ارتباط با جامع هدف و انجام راهبردهای مناسب میتوانند نقش تاثیرگذار خود را در توسعه جامعه به خوبی ایفا کنند.
روابط عمومی و توسعه فرهنگی
در گستره فرهنگ جهانی، آنچه که از یک جامعه نمود بیرونی دارد، چهره فرهنگی آن است. در واقع فرهنگ هر جامعه موجودیت و هویت آن جامعه محسوب میشود و و بصورت گرایشها و طرز تلقیها، رفتارها و صفات اعضای آن جامعه بروز و ظهور پیدا میکند و تفاوتهای هر جامعه را با جوامع دیگر نمایان میسازد.][5][ در کشور ما با توجه به پیشینه و قدمت تمدنی آن، تمام فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی جامعه مقهور فضای فرهنگی است. هر چند گاهی سایه سیاست بر فضای فرهنگی سنگینی میکند اما در یک نگاه کلان این فرهنگِ غالب جامعه است که شکلدهنده باورها و رفتارهای مردم و مدیران میباشد.
اگر فرهنگ را «مجموعه ای از الگوهای رفتاری، باورها، ارزشها، هنجارها، نمادها، دانش، هنر و شیوه زندگی اعضای جامعه اعم از آداب و رسوم، عادات و اخلاقیات» بدانیم، و بر این باور باشیم که فرهنگ روح و جان جامعه است، در این صورت لزوم تعمیق و توسعۀ هویتی که هم روح دارد و هم جان، بیش از هر زمان دیگر نمود پیدا میکند.
در این بین پیرامون روابط عمومی و نقش و عملکردهای آن مطالب بسیاری نوشته شده اما وجه فرهنگساز آن اغلب مورد غفلت قرار گرفته است. البته این مهجور ماندن نیز تا حد بسیاری به دلیل فقدان استراتژی مشخص در کار روابط عمومیها است که در زمینههای مهم فرهنگی بصورت منفعل و غیرمفید عمل کرده و میکنند.
روابط عمومیها در پدید آمدن و شکلدهی فرهنگ از سویی، و از سوی دیگر در ایجاد بستر لازم برای توسعه و تعمیق آن در جامعة هدف نقش بسیار مهمی دارند. روابط عمومیها با بسترسازی لازم برای فرهنگ کار و تلاش در راستای ایجاد وفاق ملی و به کارگیری راهکارهای خلاقانه در دگرگون کردن نگرش مردم (جامه هدف) و با شناخت به هنگام و دقیق و به دور از سیاستزدگی هنجارها و ارزشهای واقعی مردم، میتوانند بستر همواری برای توسعه مولفههای فرهنگ عمومی و هدایت رفتار عمومی جامعه به سمت و سوی هدف ِ تعیین شده، فراهم نمایند.
در واقع وجه تمایز فعالیت روابط عمومی با سایر فعالیتهای اداری در توسعه پایدار آن است. به بیانی ساده، متعاقب انجام هر فعالیت و از بطن آن میتوان به صورت نامحدود هزاران فعالیت دیگر خلق کردو انجام داد و بدین ترتیب چرخه توسعهای ایجاد کرد.][6][
اینجاست که یکی از نقشهای روابط عمومیها یعنی «مطالعه افکار عمومی» نمود پیدا میکند و به این دلیل که از امکانات و ابزارهای خوبی برای اعتلای ارتباط با مخاطبین برخوردار هستند، از طریق شناخت علمی و صحیح مخاطبان به راهبردهای معین دست یافته و و از سه طریق اطلاع یابی][7][، اطلاعشناسی][8][، اطلاعرسانی به اقناع و ترغیب مخاطبین میپردازند؛ به این ترتیب از طریق به کارگیری وظایف ذاتی خود یعنی تبلیغ، ترویج، اقناع، اطلاعرسانی، آموزش، زمینهسازی، فضاسازی و در مجموع برقراری رابطه دوسویه میان مدیران ارشد فرهنگی و جامعه هدف، به مهمترین کارکرد خود یعنی فرهنگسازی و توسعه و تعمیق آن در لایههای جمعیتی دست مییابند.
نقش روابط عمومی ها در ترویج فرهنگ کتابخوانی
اگر ﻓﺮﻫﻨﮓ را ﺷﺎﻟﻮده و ﺑﻨﻴﺎن ﺗﻔﻜﺮ و ﺗﻔﺎﻫﻢ اﻧﺴـﺎﻧﻰ و ﺑﺴﺘﺮی مهم در احیای تمدن نوین اسلامی بدانیم، در این بین کتاب به عنوان یکی از تجلیات اندیشهای فرهنگ، سهمی سترگ بر جنبههای سختافزارانه و نرمافزارانه این تمدنسازی دارد و نمودِ بیرونی این مولفه فرهنگی مستلزم هنجارپذیری و ارتقاء موقعیت آن در گسترههای فردی و اجتماعی انسانی است.
بدیهی است فرهنگ کتاب و کتابخوانی به عنوان یکی از مولفههای مهم توسعه فرهنگی جامعه محسوب می شود که از یک سو در مسیر حرکت پیشرفت تولید علم و ارتقاء جایگاه جهانی کشور در علم که ذیل سیاستهای کلی «علم و فناوری»][9][ تعریف میشود، و از سوی دیگر به عنوان پدافند غیرعامل فرهنگی][10][ نقش بسزایی در توسعه کشور و همچنین تحقق اهداف سیاستهای کلی نظام در امور «پدافند غیرعامل»][11][ و][12][ ایفا میکند؛ همچنین تحقق سیاستهای کلی برنامه پنجم توسعه][13][ در امور فرهنگی و اجتماعی با نگاه به چشم انداز 1404 با ترویج فرهنگ کتابخوانی ممکن خواهد بود.
این در حالیاست که با اذعان به جایگاه والای کتاب در احیاء و تعمیق اندیشه انسان برای تحقق تمدن نوین اسلامی ـ ایرانی و به عنوان مهمترین مولفه بسط فرهنگ جامعه، سوگمندانه باید معترف بود علیرغم تاکیدات رهبر معظم انقلاب مبنی بر نهادینه کردن فرهنگ کتاب و کتابخوانی، اکنون کتاب در محاق تغافل فرهنگی و مسئولانه مدیران، از موقعیت مطلوبی در جامعه برخورد نمیباشد و هنوز مطالعه به عنوان یک نیاز اساسی و دائمی در بین اقشار مختلف نهادینه نشده است.
در رئوس مطالبات رهبری در حوزه کتاب سه گروه مورد خطاب قرار میگیرند که برای هر گروه وظایف و مطالباتی مطرح شده است.][14][ اولین گروه مردم هستند که در واقع مصرفکننده کتاب بوده و فرهنگ کتابخوانی مستقیما متوجه این قشر است و از سویی اقدامات دو گروه دیگر ناظر به گروه اول است. گروه دوم مولفان و ناشران هستد که برای مردم متناسب با نیازهایشان کتاب تولید میکنند. گروه سوم مسئولان و متولیان فرهنگ کشور هستند که مستقیم و غیر مستقیم دستاندرکار امور کتاب محسوب میشوند.][15][
حال که بحث در خصوص روابط عمومی و نقش آن در ترویج فرهنگ کتابخوانی است میتوان روابط عمومیها را جزء سومین گروه مخاطب رهبری دانست که با انجام برنامههای ترویجی و تبلیغی و در عین حال انجام فعالیتهای ابتکارانه و خلاقانه، نقش مهمی در گسترش فرهنگ کتابخوانی در جامعه خواهند داشت. به واقع نوع نگاه و اقدامات این گروه هم بر اقدامات و فعالیتهای گروه دوم یعنی تولیدکنندگان کتاب موثر است و هم برای ایجاد ترغیب و گرایش به کتاب و کتابخوانی در گروه اول.
هر چند هدایت افکار عمومی و تجمیع ظرفیت نهادهای مختلف برای حرکت مردم در مسیر کتاب و کتابخوانی نیازمند زمان است و با کارهای ضربتی و کوتاه مدت قطعا نتیجه مطلوب حاصل نمیشود اما همانگونه که پیشتر گفته شد متاسفانه روابط عمومیهای فرهنگی نیز فاقد استراتژی مناسب در این زمینه هستند و غالبا بصورت منفعل عمل میکنند. حال آنکه که روابط عمومی و ارتباطات از ابزارهای ترویجی به حساب میآیند و میتوانند با سازوکارهای راهبردی، در لایههای مختلف جامعه نفوذ کرده و اهداف فرهنگی (از جمله ترویج فرهنگ کتابخوانی) را در جامعه تحقق بخشند. اما با نگاه آسیبشناسانه به روابط عمومی در ایران ملاحظه میشود که غالبا فعالیتهای روابط عمومیها یا در قالب دفاع از ابعاد سیاسی سازمانها است و یا حمایت صِرف از خود ِ سازمان؛ بی آنکه توجهی به نقش «مخاطب» به عنوان جامعه هدفِ ترویج، داشته باشند.
انتخاب موثرترین و مهمترین وسایل و تاکتیکهای ارتباطی با مخاطب از میان انبوه وسایل ارتباطی موجود در جامعه یکی از مسائل حساس و مهم است. چرا که این امکان را به روابط عمومی میدهد تا پیامهای خود را به نحو موثرتری به جامعه هدف برساند. تاکتیکهای نوشتاری، گفتاری، بصری و چندرسانهای و رسانهای از جمله این راههای ارتباطی میباشند.
امروزه که عصر ارتباطات با حضور رسانهها معنا پیدا میکند، با ظهور رسانههای نوپدید در سدة اخیر، روابط عمومیها با بهره بردن از ظرفیت رسانهها دچار تحولی شگفتآور شدهاند به گونهای که امروزه رسانهها یکی از ارکان روابط عمومیها محسوب میشوند. از طرفی رسانهها به دلیل گستره مخاطبین خود به عنوان یکی از ابزارهای مهم ترویجی محسوب می شوند که اگر به نحو شایستهای در کنار روابط عمومیها قرار گیرند، میتوانند کتابخوانی را به شیوهای جدید و رویکردی نوین در جامعه گسترش دهند. از همین رو تکیه بر همپیوستگی روابط عمومی و رسانه و در نظر گرفتن نقش محوری برای روابط عمومی به عنوان تکیه گاه و ریشه انجام یک تبلیغ و ترویج خوب است.
در تعریفهای کلاسیک و تعریفهای جدیدتر، ترویج][16][ را یک فضای سه پایه میبینند. یعنی میگویند ترویج مجموعهای است از ATL[[17]] و BTL[[18]] و PR در بین این ابزار ترویجی، PR یا همان روابط عمومی با دو پایه دیگر متفاوت است. بدین نحو که BTL و ATL ارتباط یکسویه با جامعه هدف است اما روابط عمومی ارتباط دو سویه است که باید از روی موانع ارتباطی بگذرد، پیام هدف ِ تعیین شده را به مخاطبش برساند و بتواند پیام مخاطب را تحلیل کند و به مدیران ارشد فرهنگی برگرداند. پس پیام به عنوان مهمترین عنصر در روابط عمومی نقش اساسی دارد. از همین روست که میتوان روابط عمومی را ایجاد رابطه خوب با مخاطبین، از طریق ایجاد «تصویر مناسب» از هدف در ذهن افراد و گروههای مرجع تعریف کرد.][19][
به طور کلی در فرآیندهای ارتباطی همواره اصل بر تفاهم است. در ارتباطات نه تنها «تحمیل» جایی ندارد بلکه از «اقناع» نیز تا حد امکان پرهیز میشود. چه آنکه اقناع بصورت نرم رویکردی سلطهجویانه به همراه دارد که در بلند مدت باعث مقاومت مخاطب در برابر پیام میشود. از سوی دیگر روابط عمومیها در بحث ترویج باید به «تحقیق» اتکای ویژه و واقعی داشته باشند. در واقع اتکا به تحقیق و نیل به واقعیتهای بیپیرایه از گروه هدف، این امکان را برای روابط عمومیها فراهم میآورد که روند ترویج را در بهترین جهت خود هدایت کند.
حال که صحبت از اهمیت کتابخوانی و کارکرد روابط عمومی در این حوزه است، لازم است به نقش کتابخانهها و روابط عمومی آنها نیز اشاره کنیم. کتابخانههای عمومی به عنوان یکی از مراجع مهم فرهنگی بصورت مستقیم و غیر مستقیم در بسط و توسعه فرهنگی نقش عمده و زیربنایی دارند که با قرار دادن افکار، عقاید و حاصل اندیشههای خلاق در کنار یکدیگر، وسیلهای برای ایجاد علاقه به مطالعه و تحقیق برای افراد جامعه پدید میآورد.][20][ در واقع کتابخانههای عمومی سنگ بنای توسعه علمی، فرهنگی، اجتماعی و شکوفایی استعدادهای افراد یک جامعه هستند. به همین دلیل یکی از معیارهای اصلی برای سنجش پیشرفت جامعه در دنیای امروز میزان هماهنگی کتابخانههای آن جامعه با تغییرات ایجاد شده در سایر بخشهای جامعه است.][21][
از آنجا که کتابداری و اطلاعرسانی همواره به لحاظ نظری و کاربردی در حال تغییر و تحول پیوسته است و این تحول شرط ماندگاری و نیز ضرورتی برای مؤثر واقع شدن در فرآیند توسعه و پیشرفت جوامع بشری میباشد، باید با تجهیز کتابخانهها به تکنیکهای پیشرفتهتر خطر جدایی کتابخانهها و کتابداران از جامعه هدف را کاهش داد. در این جاست که نقش روابط عمومیها نمود پیدا میکند.
در باب نقش روابط عمومی در کتابخانهها حرف بسیار است و باید بطور مجزا و در قالب یادداشتی آسیب شناسانه به این مهم پرداخت . اما تنها به این نکته اشاره میشود که متاسفانه در کتابخانههای ما بخشی به نام روابط عمومی یا وجود ندارد و یا بسیار حاشیه نشین است. در واقع بیشترین بار مسئولیت روابط عمومیها بر دوش کتابداران است که با برقرار ارتباط موثر دوسویه با جامعه هدف، کتابخانهها را قادر میسازد که اطلاعات مناسب را به دست آورده و برای دنبال کردن شیوههای دسترسی به اطلاعات در مخاطبین ایجاد انگیزه نماید و نقش خود را در پیشبرد و جست وجو و بازیابی سریع اطلاعات افزایش دهد.][22][
کلام آخر
با بهرهمندی روابط عمومیهای سازمانها از کتاب و تعمیق مطالعه بین مخاطبین، هدف و پیام (دریافت و انتقال پیام) از طریق رسانه کتاب به اطلاع جامعه هدف میرسد. در واقع رسانه کتاب در ماندگاری و تعمیق پیام ــ در کنار سایر قالبهای اطلاع رسانی در کار روابط عمومیها ــ برای مخاطبین به یاری روابط عمومیها میآیند.
به عبارت دیگر، از آنجا که در هر بافت فرهنگی ـ به تناسب ویژگیهای آن بافت ـ شیوهها و شکل های گوناگونی برای آگاهیبخشی عمومی وجود دارد، روابط عمومیهای هر سازمان ــ در کنار سایر قالبهای اطلاع رسانی ـ باید پیام و هدف خود را از طریق کتاب و در قالبی مکتوب در میان مخاطبین خود فرهنگسازی کنند؛ بگونهای که مخاطب برای اطلاع از یک پیام مزبور به کتابهای حوزه مربوطه (عمومی، تخصصی و ...) مراجعه کند. اینجا که کتاب در ماندگاری و تعمیق پیام برای مخاطبین، به یاری روابط عمومیها آمده و بدین ترتیب کارکرد اطلاعرسانی روابط عمومیها به صورت عمیق و زیرساختی محقق میشود.
لذا روابط عمومیها که پل ارتباطی با مردم هستند و به عنوان یک واسطۀ اثرگذار، درون و بیرون یک سازمان را به هم مرتبط میسازند، در حوزه فعالیتهای خود جهت ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانی دو کار میتوانند انجام دهند: یکی اینکه جامعه مخاطب را نسبت به پیام و هدف خود از طریق کتاب «آگاه» کنند.
و دیگر اینکه محتوای پیام را در کنار سایر قالبهای اطلاعرسانی، از طریق قالب مکتوب در اختیار مخاطب قرار دهند. چرا که فرهنگ مکتوب ماناتر و تاثیر در ذهن عمیقتر خواهد.
در پایان به منظور تحقق نقش روابط عمومی در ترویج و توسعه فرهنگ کتابخوانی پیشنهاد میشود:
- برگزاری «نشستهای تخصصی کتاب و روابط عمومی» به منظور بررسی راهکارهای عملیاتی و تدوین استراتژی کلان برای تحقق نقش ترویجی روابط عمومیها در کتابخوان کردن جامعه
- تشکیل کمیتة تخصصی کتاب در روابط عمومی سازمانها افزونتر بحث کتاب در درون سازمانها
- تشکیل واحد روابط عمومی در کتابخانههای عمومی و یا برگزاری کارگاههای آموزشِ روابط عمومی کاربردی برای کتابداران
- پیوست بودن کتاب در تمام برنامههای فرهنگی روابط عمومی ها
همچنین با توجه به در پیشرو بودن هفته کتاب و کتابخوانی دعوت میکنم از مدیران روابط عمومیها در نهاد ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی، سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، نهاد کتابخانههای عمومی در استانهای مختلف، و ... دست به قلم شده و نظرات، راهکارها و ایدههای خود را در خصوص «نقش روابط عمومیها در گسترش فرهنگ کتابخوانی در جامعه» را به نگارش درآورند.
* مجید صحاف
کارشناس ارشد مدیریت اجرایی استراتژیک؛ مشاور دبیرکل نهاد کتابخانه های کشور، مدیر نشر موسسه پژوهشی ـ فرهنگی انقلاب اسلامی
این یادداشت در سایت کاوشگران روابط عمومی ها منتشر شده است.
منابع
1. مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا (1392)، الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت، تهران: انتشارات انقلاب اسلامی
2. علوی، پرویز (1379)، روابط عمومیها و توسعه، تهران: اداره کل تبلیغات
3. تابش، علیرضا (1383)، روابط عمومی و توسعه فرهنگی، تهران: وزارت ارشاد
4. رمضانی، عبادالله (1392)، سند توسعه کتاب و کتابخوانی شهر تهران، تهران: نشر شهر، چاپ اول 1392
5. بیرانوند، علی (بیتا)، کتابخانههای عمومی و توسعه فرهنگی، بیجا
6. فرهنگی، علیاکبر (1383)، مجله هنر هشتم، «بررسی و شناخت ساختار فرهنگی کشور و نقش فرهنگسازی روابط عمومی»، شماره 36، صص 44- 46
7. ادهمی، اعظم (1383)، فصلنامه اطلاعرسانی، «اطلاعیابی و رفتار اطلاعیابی چیست؟» شماره 19 (3 و 4)، صص 31- 36
8. عبداللهی، منصور (1388)، نشریه صنعت خودرو، «روابط عمومی یا تبلیغات در جهان امروز کدامیک موثرترند؟»، شماره 127، فروردین، صص 18-19
9. مکتبی فرد، لیلا (1385)، فصلنامه کتاب، «نقش کتابخانههای عمومی در تحقق اهداف فرهنگی برنامههای توسعهای ایران 1368 ـ 1383»، شماره 66، تابستان، صص 271 و 272
10. سهرابزاده، مهران؛ حسنزاده طاهری، حسن؛ خلیلی، محمد (1393)، مقاله «فرهنگ مطالعه و پدافند غیرعامل» در کتاب همایش ملی پدافند غیرعامل و علوم انسانی، کاشان: دانشگاه کاشان
11. کریمی، لعیا؛ بیناقبال، ناهید؛ تفرشی، شکوه، همایی، رضا (1391)، نشریه مدیریت اطلاعات سلامت، «میزان و نحوه بکارگیری مهارتهای ارتباطی توسط کتابداران کتابخانههای دانشگاههای دولتی شهر اصفهان»، دوره نهم، شماره اول، فروردین و اردیبهشت، صص 43-53
12. طلایی، مرتضی (1389)، «پدافند غیرعامل فرهنگی با رویکرد قدرت نرم»، به آدرس: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8909011051
13. پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری: http://Khamenei.ir
پی نوشت ها:
[2] . علوی، 1379: 9
[3] . مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی،1392: 82
[4] . علوی، 1392: 18
[5] . فرهنگی، 1383: 45
[6] . تابش، 1383: 86
[7] . فرآیندی است که از نیاز اطلاعاتی آغاز شده و به جستجو و استخراج اطلاعات در منابع اطلاعاتی با استفاده از استراتژی معین میانجامد، سپس اطلاعات استخراج شده بازبینی شده و نهایتا به حل مسئله منجر میشود. (ر.ک: ادهمی، 1383: 31- 36)
[8] . داده (Data)، اطلاعات (Information) و دانش (knowledge) سه رکن اطلاعشناسی هستند. به عبارت دیگر اطلاعشناسی مطالعه کارکردها، ساختار و عناصر دخیل در فرآیند تولید اطلاعات و دانش و تجزیه و تحلیل آنهاست. در واقع اطلاعشناسی به بحث تولید، گردآوری، سازماندهی، ردهبندی، ذخیره، بازیابی، اشاعه، تحلیل، تفسیر، ارزیابی، حفاظت، سودمندی و استفاده از داده، اطلاعات و دانش در هر قالب و فرمی (اعم از کتاب، مقاله مجله، مقاله کنفرانس، مقاله الکترونیکی، صفحه وب و غیره) می پردازد. (ر.ک: همان)
[9] . ابلاغی از سوی رهبر معظم انقلاب در تاریخ 29/6/93
[10] . سردار مرتضی طلایی در مقاله «پدافند غیرعامل فرهنگی با رویکرد قدرت نرم» قابلیت تطبیق بین مولفههای فرهنگی و استفاده از آنها در مدلسازی مفهومی برای انطباق با فضای عملیات روانی و جنگ نرم را مطرح میکند. وی بیان میکند که در پدافند غیر عامل فرهنگی، سلسله اقداماتی صورت میگیرد که با استفاده از ظرفیتهای فرهنگی جامعه به مقابله با تهدیدات دشمن میپردازیم. (طلایی ، 1389: http://farsnews.com )
همچنین برای اطلاعات بیشتر ر.ک: سهرابزاده و حسنزاده طاهری و خلیلی، 1393: 807.
[11] . ابلاغی از سوی رهبر معظم انقلاب در تاریخ 29/11/89.
[12]. پرداختن به چرایی و چگونگی نسبت میان فرهنگ مطالعه و پدافند غیرعامل در این مقاله نمیگنجد و در فرصتی مقتضی به آن پرداخته خواهد شد.
[13] . ابلاغی از سوی رهبر معظم انقلاب در تاریخ 21/10/87
[14]. ر.ک: بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان کتابخانهها و کتابداران در تاریخ 29/4/90
[15] . ر.ک: رمضانی، 1392: 23-26
[16] . promotion
[17] . ATL (Above The Line): به کل فعالیتهایی که به وسیله رسانههای انبوه و با خرید رسانهای انجام میشود، اطلاق میشود.
[18]. BTL (Below The Line): تمام فعالیتهای مستقیم سازمان است، همچون ارائه تخفیف و عرضه نمونه کالا، قرار دادن استند یا استیکر در فروشگاه، پست مستقیم، نمونه محصول فرهنگی و کل فرآیند مدیریت روابط با مشتریان. در BTL و ATL بدون استفاده از رسانه رابطه ایجاد میشود. برای مثال ارسال نامه و اعطای جایزه در این فعالیت مرسوم است. این شیوه نیز نوعی رابطه در ترویج است.
[19] . عبداللهی، 1388: 18-19
[20] . مکتبی فرد، 1385: 271 و 272
[21] . بیرانوند، بیتا: 110
[22] . کریمی و بین اقبال و...، 1391: 43