به بهانه رونمایی از تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب «سندباد و تن تن»
رهبر معظم انقلاب درباره کودک میفرمایند:
این است که ما در درجهى اول باید به ساختن و پرداختن شکل روحى کودکانمان اهتمام بورزیم. اگر توانستیم هویت انسانى این کودک را از آغاز کودکى شکل بدهیم و خلقیاتى را در آن به وجود بیاوریم، این براى همیشه به درد خواهد خورد. عوارضى وجود دارد، معمولاً این عوارض اخلاقیات را تحت تأثیر قرار میدهد؛ اما اگر چنانچه شخصیت کودک از آغاز ساخته شد و شکل گرفت، تأثیرات عوارض کمتر خواهد بود و عوامل کمک کننده هم در بین راه کمک خواهد کرد.[1]
نویسنده ما باید درک عمیقی از کودک داشته باشد. باید بداند که این کتاب را، این داستان را، این شعر را برای چه نوع کودکی قرار است بنویسد. آیا یک کودک معمولی است مثل سایر کودکان جهان؟ آیا کودکی است که در یک جامعه ای مانند سایر جوامع قرار است رشد کند و زندگی کند و آخر سر هم از دنیا برود؟ یا کودکی است که وظایف و ماموریتهای ویژهای در آینده دارد؟ در جامعه ای قرار است زندگی کند که اهداف متعالی دارد و قرار است اتفاقهای مهمی در آن بیفتد؟ جامعه ای که قرار است یک تمدن نوین در جهان تاسیس کند، جامعه ای که با ظهور حضرت حجت(عج) پایگاه اتفاقات مهم در جهان میشود.
در حال حاضر با توجه به حرکت پرشتاب انقلاب اسلامی به سمت ایجاد تمدن نوین اسلامی، باید در ساختار فرهنگ که مطلوب این تمدن باشد (هم به لحاظ تغذیه و خوراک و هم به لحاظ ترمیم ساختار) به دنیال راه میانبر باشیم. کودکان این راه میانبر هستند. برای این منظور هم ابزارهای مختلفی داریم. رسانههای جمعی و عمومی و مدرسه، خانواده و .... یکی از این ابزارها که ماندگاریش در جان و روح کودک بیشتر است، کتاب است. اصالتا ذات کتاب ماندگاری است. رسانه هایی مانند تلویزیون با پروپاگاندای رسانه ای و هجمه ای از تبلیغات که به جان و روح کودک می ریزد او را به یک سردرگمی عمیق و تزلزل هویتی و در نهایت هویت زدایی میرساند.
همانطور که حضرت آقا هم میفرمایند «کودکان سرمایه های ارزشمند جامعه هستند»، باید مورد توجه شدید قرار بگیرند. اما به راستی وضعیت موجود در حوزه «نشر کتاب کودک» چنین نگاهی به «سرمایه ارزشمند جامعه» دارد؟
کودک طراز تمدن نوین اسلامی با تلویزیون یا کتاب؟!!
نقطهی عطف تربیت یک انسان در دوران کودکی او شکل میگیرد. بنابراین باید فکر کنیم که چگونه میتوانیم یک کودک را بالنده پرورش دهیم. در اولین گام باید توقعمان را از «کودک طراز» مطابق با الگوی اسلامی ـ ایرانیِ پیشرفت مشخص کنیم
باید تعریفی جامع الاطراف از «کودک طراز» داشته باشیم. کودکی که قرار است در ساختن یک تمدن نوین دخیل باشد، و یا اصلا قرار است در این تمدن نوین قرار بگیرد چه ویژگی باید داشته باشد؟ بالتبع باید ویژگیهایش متناسب با ویژگیهای این تمدن اسلامی باشد. «اندیشهورزی»، «شادابی و امید» و «معنویت» یک کلیت منسجمی را در شخصیت کودک شکل خواهد.
به قول نیل پستمن در کتاب «زوال دوران کودکی»:
«دوران کودکی یعنی جهان تصورات و تخیلات و دنیای احساسات و اندیشه کودک» .[2]
به همین دلیل کتابهای کودک باید بر پایه شناخت کامل از این دنیای کودکانه نوشته شود. اما واقع امر این است که امروز کتاب و کتابخوانی در حوزه کودک آنچنان که شایسته کودک طراز تمدن نوین اسلامی است اتفاق نیفتاده است.
این بی توجهی عمیق باعث می شود که رسانه هایی چون تلویزیون به صورت نرم اضمحلال هویتی برای کودک به ارمغان بیاورند و به باز به قول نیل پستمن در همان کتاب:
کودک زمانی به انهدام و زوال کامل میرسد که از کودک و خردسال و حتی نوجوان، تنها موجودی با تمنیات و آرزوهای بزرگسالان باقی مانده و آنچه در ذهن و اندیشه او میگذرد، «رؤیای جهان بزرگسالان» باشد و بس. انسانی که از دوران شیرخوارگی با یک جهش پا به جهان بزرگسالان میگذارد[3].
یکی از اشکالات رایج در جامعهی ما و نهادهای برنامهریز این است که قبل از اینکه به زیرساختها و چارچوب و شاکله یک کار توجه کنند، بهسرعت سراغ گزینهی آخر، یعنی ترویج روشها میرویم؛ روشهایی که بر هیچ مبنایی استوار نیست و به همین دلیل بعضاً ناهمسو است و کاربرد آنها منجر به نتایج متضاد میشود.
تا ما محتوای کتابها را غنی و متناسب با نیاز ِ روحی، جسمی و خُلقی کودک نکنیم، حالا هرچه هم تلاش کنیم کودک را کتابخوان کنیم، به نتیجه مطلوبمان نمیرسیم.
اینجاست که باید به خصوصیات کتاب کودک که همان حرف نیل پستمن در کتابش است، توجه کنیم. کتابهای کودک باید بگونهای باشند که آن سه ویژگی که برای کودک طراز گفتیم، یعنی کودکِ اندیشه ورز و شاداب و امیدوار و دارای ریشه ها و عُلقه های دینی و مذهبی در او تحقق پیدا کند. سادگی و غیر رسمی بودن زبان، عینیت، امید ونشاط، محیط مناسب برای زندگیِ ذهنی ِ کودکانه، و نیرودهندگی در تربیت و تقویت و پرورش روان و ذهن از جمله خصوصیات کتاب مطلوبِ کودکِ طراز تمدنی است.
رسیدن به این مهم عزم جدی و «اقدام و عمل» متولیان فرهنگ و فعالان حوزه کودک و نوجوان را می طلبد.
حرف بسیار است و تبیین دقیق تر این موضوع را در این مصاحبه با نشریه کتاب شیرازه می توانید بخوانید.
منتشر شده در خبرگزاری مهر(+)
پی نوشت ها
[1] . بیانات در دیدار معلمان و اساتید دانشگاههای خراسان شمالی، 20/7/91
[2] . پستمن، نیل (1391)، نقش رسانه های تصویری در زوال دوران کودکی، مترجم: صادق طباطبایی، تهران: انتشارات اطلاعات، ص 11