فرهنگ و ارتباطات :: تجربه عقلی

تجربه عقلی

دغدغه های فرهنگی

تجربه عقلی

دغدغه های فرهنگی

تجربه عقلی
کانال تلگرام
  • ما و حاج قاسم

    یک:
    حاج قاسم رفت و زمین ماند و ما نیز بر زمین...
    اما باید بلند شویم و خودمان را جمع و جور کنیم و برای تحقق مقصود و هدف حاج قاسم آماده شویم.
    باید مبانی فکری، عملی و اخلاقی سردارمان را به عنوان انسان طراز انقلاب اسلامی احصا کرده و نشر دهیم.
    خون بر زمین ریخته حاج قاسم، گام اول از گام دوم انقلاب است. جوان مومن انقلابی باید در گام دوم انقلاب این مبانی را چراغ راه خود قرار دهد.
    انواع قالب‎های فرهنگی، هنری و رسانه‎ای باید در اختیار تولید و نشر این مبانی باشند.
    حاج قاسم چهره ای بین المللی بود. در همین سه چهار روز رسانه‎ های غربی تلاش کرده اند و میکنند تا چهره ای وارونه از حاج قاسممان به خورد مخاطبانشان دهند. هرچند که بر این زبونان و سفلگان حرجی نیست چرا که دنیا وارونه آخرت است...
    لذا راهبرد مدنظر 1.احصا مبانی فکری، عملی و اخلاقی سردار، 2.تعیین نظام موضوعات با نگاه به گام دوم انقلاب، 3.تعیین قالب‎های فرهنگی هنری و رسانه ای برای موضوعات و مبانی احصا شده، 4. تولید به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی است.

    دو:
    کودک در گام دوم انقلاب جایگاه ویژه ای دارد. تفصیل این نسبت بماند برای بعد که به وقتش خواهم گفت.
    یکی از کارویژه های فرهنگی، هنری و رسانه ای پرداختن به رابطه حاج قاسم با فرزندان شهداست.
    تولیدات باید برای دو سطح مخاطب کودک و بزرگسال باشد. شتابزدگی کیفیت را پایین می آورد. این چند روز دیدم پوسترها و تصویرسازی‎های کارتونی در این خصوص انجام شده است. هرچند این تلاشها جای تقدیر دارد اما از سطح کیفی مطلوبی برخوردار نبودند. حاج قاسم کم تصویر با کودکان ندارد. در وهله اول از همان تصاویرباید الگوبرداری کرد و در مراحل بعد به تولیدات مفهومی پرداخت. برای قالب‎های دیگر هنری فرهنگی و رسانه ای نیز همینطور.

    سه:
    بنده به واسطه فعالیت رسانه ای و در اختیار داشتن رسانه آمادگی دارم زیرساختهای لازم برای تولیدات رسانه ای پیرامون سردار شهیدمان حاج قاسم سلیمانی را در اختیار عزیزان رسانه ای قرار دهم.

آپارات
   
   
   
آخرین نظرات
  • ۲۱ آبان ۰۳، ۱۳:۳۵ - امام زمان
    کصکش
  • ۱۱ دی ۹۵، ۰۷:۲۹ - حامد
    👍
توئیتر
قفسه
  • کفش باز

    نوشته‌ی فیل نایت، ترجمه مریم علیزاده


آرشیو قفسه

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

۲۰ مطلب با موضوع «فرهنگ و ارتباطات» ثبت شده است

واقعیت این است که بازی‏های رایانه‏ ای جهان پیرامون ما را تسخیر کرده. اما به جای فرار و انزوا، باید با آگاهی نسبت ظرفیت ها، فرصت‌ها و تهدیدات این رسانه نوظهور، راه‏‌هایی برای حفظ فرهنگمان و مصون نگاه داشتن فرزندانمان از خطرات آن داشته باشیم.

📌 دیشب (7 شهریور95) در بخش گفتگویِ برنامه «همیشه خونه» که هر شب از ساعت 21 تا 22 از شبکه آموزش پخش می‏شود، در خصوص بازی‏های رایانه‏‌ای با آقای مهندس محسن ظریف، عضو هیات مدیره خانه بازی‏‌های رایانه‌ای، گفتگوی کوتاهی کردم.
ماهیت اثرگذاری بازی‏‌های رایانه‏‌ای، نقاط مثبت و منفی این بازی‏‌ها، جایگزین‌ها و راه‌‏هایی برای بهبود استفاده از این بازی‏‌ها و استفاده از بازی‏ های بومی و رده‌‏بندی‏‌شده‏‌ی سنی و... موضوعاتی بود که سعی کردیم در فرصت اندک برنامه به آن بپردازیم.

✅ فیلم برنامه دیشب را می توانید در لینک زیر ببینید:
http://www.aparat.com/v/7vjW5

 

telegram.me/msahaf

۰ نظر ۰۸ شهریور ۹۵ ، ۱۰:۳۹
مجید صحاف

تیزر همایش ملی کتاب و نشر که قرار است از رسانه ملی پخش شود را از اینجا ببینید.

 

پی نوشت: در باب همایش حرف دارم که در فرصت مقتضی خواهم گفت.

۳ نظر ۱۴ آبان ۹۴ ، ۰۰:۴۸
مجید صحاف

در دیدارها و گعده هایم با آقای آذرشب ایشان همیشه خاطرات و نکات خوبی از دیدارشان با حضرت آقا برایم تعریف می کنند.

خواندن این خاطره شنیدنی، خالی از لطف نیست.

 

 

هرگاه با مقام معظم رهبری دیداری داشتم، حضرت ایشان از ادبیات عرب مطالبی به زبان می‫آوردند که حاکی از ذوق و روحیه و حافظه ایشان است. این خاطره مربوط به روحیه بالای حضرت آقاست.

آقا هیچگاه از خستگی یا ملالت صحبت نمی‫کنند؛ بلکه به خستگان روحیه می‫دهند. در این زمینه بیت شعر عربی خواندند:

سنّـــى بـــروحى لا بعــدّ سنین

فـلأسخـرنّ غدًا من التسعین

 

عمری الی التسعین یرکض مسرعا

والروح ثابتـة علی العشرین

یعنی سن و سالم را باید براساس روحم حساب کرد نه به تعداد سالها. ‌فردا سنّ نود سالگی را به مسخره خواهم گرفت. عمرم شتابان به سوی نود سالگی می‫دود. ولی روحم بر بیست سالگی ثابت است.

 

سوال کردم که این بیت از کیست؟

مقام معظم رهبری فرمودند: از «احمد الصافی النجفی» است. البته احمد الصافی النجفی در بیت خود گفته است: (عمری من السبعین..) یعنی عمرم از هفتاد سالگی شتابان می‫دود. ولی نسبت به من باید بگویم (عمری الی التسعین..) یعنی عمرم به سوی نود سالگی شتابان می‫رود.

پرسیدم: این بیت شعر را در کجا خواندید؟

فرمودند: از کتاب «هکذا عرفتهم» عباس خلیلی.

سپس درباره‌ کتاب و مؤلف و شاعر فرمودند که این کتاب هفت جلد است و تمام اجزای این کتاب را مطالعه کردم. ‌در این کتاب  نویسنده، از شخصیت‫های زیادی که با آنان بطور مستقیم آشنا بوده سخن گفته است، از جمله شاعر عراقی معروف؛ احمد الصافی النجفی.

در مورد مؤلف فرمودند: عباس خلیلی یکی از رهبران جنبش نجف در سال 1919 بود که ‌پس از شکست جنبش به ایران فرار کرد. او نوه‌ ملا علی خلیلی تهرانی است، دختر او سیمین بهبهانی، و میرزا حسین خلیلی تهرانی که از رهبران مشروطه است، عموی پدر او است. برادرش جعفر خلیلی هم از نویسندگان معروف عراق است.

ایشان هم چنین از احمد الصافی النجفی سخن گفتند و فرمودند:

احمد الصافی النجفی از بزرگترین شعرای عراق است.‌یکی از شعرای قیام 1920 که در معرض تعقیب انگلیس قرار گرفت. به همین جهت به ایران فرار کرد. در ایران زبان فارسی را به خوبی آموخت و رباعیات خیام و اشعار دیگری از مولانا و سعدی و حافظ را به شعر عربی ترجمه کرد. در جنگ لبنان مجروح شد سپس در سال 1977 درگذشت.

آقا از بیت شعری سؤال کردند که من سال های پیش در محضرشان خواندم. فرمودند: یک بیت شعری از «احمد شوقی» شاعر مصر که بمناسبت درگذشت «سعد زغلول» سروده است خواندی.

من نیز خواندم:

 

قالوا دَهَـت مصـر دهیاء فقلت لهم

هل غیض ماء النیل أم قد زلزل الهـــــرم

 

قالوا أشدّ وأدهی قلـت ویلکم

إذن لـقد مات سعدٌ وانطوی العلم

 

یعنی: گفتند مصیبت بزرگی بر مصر نازل شد، به آنان گفتم

آب رود نیل فروکش کرده، یا زلزله‫ای بر اهرام نازل شد

گفتند از آن هم شدیدتر و دردناکتر است، گفتم وای بر شما

پس «سعد» درگذشت و پرچم سقوط کرد

 

آقا هم مثل همیشه هنگامی که شعر مورد پسندشان را می‫شنوند، فرمودند: الله اکبر.. الله اکبر. حقا این شاعر مطلب را به نحو اکمل ادا کرده است.

 

 

منتشر شده در خبرگزاری فارس

۲ نظر ۲۵ تیر ۹۲ ، ۱۰:۰۹
مجید صحاف

رهبر انقلاب :

استقامت کردن اساس کار است؛ والّا یک وزنه‌ى سنگین را آدم ضعیفى مثل بنده هم ممکن است بردارد و یک لحظه سرِ دست بلند کند؛ لیکن نمى‌تواند نگه دارد؛ آن را مى‌اندازد. قوى و کننده‌ى کار، کسى است که بتواند این وزنه‌ى سنگین را ظرف مدت لازم سرِ دستش نگه دارد. خیلى از ماها نیت‌هایمان خوب است و با نیتِ خوب وارد مى‌شویم؛ اما نمى‌توانیم این نیت را نگه داریم؛ این نیت در اثناى راه به موانعى برخورد مى‌کند؛ سایش پیدا مى‌کند؛ کمرنگ و ضعیف مى‌شود و احیاناً یک جاذبه‌ى قوىِ معارضى دل را - که جایگاه نیت، دل است - به سوى خودش جذب مى‌کند؛ یک وقت نگاه مى‌کنید، مى‌بینید اصلاً نیت رفت؛ نیت یک چیز دیگر شده؛ آن وقت راه انسان عوض مى‌شود.
8/6/84

۱ نظر ۱۴ مهر ۹۱ ، ۰۰:۲۵
مجید صحاف

رهبر انقلاب :

...فرهنگ مثل هواست که انسان وقتى‌که این هوا را استنشاق کرد، با هوایى که استنشاق کرده و با آن جانى که گرفته، مى‌تواند دو قدم بردارد و جلو برود؛ بقیه‌ى کارها همه برخاسته‌ى از آن‌چیزى است که شما استنشاق کرده‌اید. اگر چنانچه یک جایى، هواى مسمومى تزریق بشود، نتیجه‌اى که در اندامها دیده خواهد شد تابع آن مسمومیتى است که در این هواست. اگر فضا را با دود یا مخدرى تخدیر کنند، وقتى شما آن را استنشاق کردید، رفتار شما متناسب با آن چیزى خواهد شد که استنشاق کرده‌اید؛ فرهنگ یک چنین حالتى دارد. فرهنگ را دست کم نگیرید.

4/6/86

۲ نظر ۱۰ تیر ۹۱ ، ۰۰:۲۶
مجید صحاف

گفت‌وگو با دکتر مهدی منتظر‌قائم
رابطه رسانه‌ها با مخاطبان چگونه است؟ یک سویه یا دو سویه؟ تعاملی یا تقابلی! در این رابطه برتری از آن کدام است، رسانه یا مخاطب؟ کدام رسانه‌ها در برقراری ارتباط با مخاطبان و تاثیر‌گذاری بر آن‌ها موفق‌ترند؟ کدام گروه از مخاطبان رابطه فعال‌تری با رسانه‌ها دارند و می‌توانند مصرف رسانه‌ای خود را مدیریت کنند؟
این قبیل سؤالات موضوع گفت‌و‌گوی مدرسه همشهری با دکتر مهدی منتظر‌قائم عضو هیات علمی گروه ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران است که متن آن در ادامه از نظرتان می‌گذرد.

۰ نظر ۱۵ دی ۹۰ ، ۱۷:۰۵
مجید صحاف

حضرت آقا در 18 مرداد 68 می فرمایند:

... یک وقت، بهترین استفاده از یک انسان زنده و عاقل و با شعور این است که مثل نردبان بشود و یک نفر پایش را روی دوش او بگذارد تا دستش به جایی برسد که کاری انجام دهد. چه اشکالی دارد؟ اگر مصلحت انقلاب و کشور اقتضا می کند، باید چنین کاری هم کرد.

 

 

* بعد هر کسی می تواند خودش را با این جمله آقا ارزیابی کند و ببیند چقدر نردبان بوده برای دیگران، برای انقلاب ...

 

 

۰ نظر ۰۸ مهر ۹۰ ، ۱۹:۰۵
مجید صحاف

برگزاری نمایشگاه بین‌المللی کتاب در تهران در بهار هر سال و استقبال شایان توجه مردم و توسعه چشمگیری که در پیشرفت کتابخانه‌های عمومی کشور به عمل آمده است، همه حکایت از برکاتی دارد که از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران نصیب این سرزمین شده است.
دقیق%:.7-D9� به همین جهت است که باید با درایت و سیاست‌گذاری هرچه بهتر، کتاب و کتاب‌خوانی را بار دیگر همانند تاریخ درخشان اسلامی و ایرانی گذشته خود در رأس فرهنگ عمومی و زندگی روزمره قرار دهیم.

برای این منظور برداشتن چهار گام بزرگ ضروری است. اول، دانستن و ادراک خوب و صحیح از تاریخ اسلامی و ایرانی. تاریخ کتاب و کتاب‌خانه در تمدن و فرهنگ اسلامی و ایرانی باید الگویی برای توسعه‌ی کتاب باشد. نسل جوان و جدید ما باید آگاهی و حافظه‌ی جامع و درست از تاریخ کشور و مردم و جامعه‌ی خود داشته باشد، تا بتواند اطلاعات انبوه و جدید امروز را در چهارچوب گنجینه‌های گذشته ارزیابی کند.
تاریخ بزرگ‌ترین میراث شناسایی خود و مملکت و مسیر اصلی در استقرار هویت و گسترش فرهنگ است. موضوع تاریخ یکی از ضروری‌ترین نیازهای شهروندی و سواد تاریخ یکی از لازم‌ترین عوامل در همبستگی جامعه و درک مسائل و وقایع و رویدادهای زندگی ما است.

۰ نظر ۳۱ تیر ۹۰ ، ۱۶:۰۷
مجید صحاف
سمِ الله الرّحمنِ الرّحیمِ

وَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنَا

و در برابر دستور پروردگارت شکیبایی کن که تو در برابرِ دیدگانِ مایی

....چه شیرین می‌شود شکیباییِ همه این روزهای ناشکیب

وقتی در برابر دیدگان توام/

دریافت
۰ نظر ۳۰ تیر ۹۰ ، ۱۸:۵۹
مجید صحاف
یک شرط دیگر این است که کشور به مسائل حاشیه‌اى مبتلا نشود. ببینید، در بسیارى از اوقات یک مسئله‌ى اصلى در کشور وجود دارد که همه باید همت کنند و به سراغ این مسئله‌ى اصلى بروند؛ باید مسئله‌ى کانونى کشور این باشد؛ اما ناگهان مى‌بینیم از یک گوشه‌اى یک صدائى بلند میشود، یک مسئله‌ى حاشیه‌اى درست میکنند، ذهنها متوجه آن میشود. این مثل این میماند که در یک مسافرت مهمى، کاروانى، قطارى دارد حرکت میکند، هدفش رسیدن به یک نقطه‌ى خاص است؛ ناگهان ذهنها را مشغول کنند به یک چیز حاشیه‌اى در بیابان، از راه باز بمانند، احیاناً امکان ادامه‌ى حرکت هم از آنها گرفته شود. مسائل حاشیه‌اى نباید به میان بیاید. مردم ما خوشبختانه قدرت تحلیل دارند، هوشمندند، هوشیارند؛ میتوانند مسائل فرعى و حاشیه‌اى را از مسائل اصلى جدا کنند. توجه شود مسائل حاشیه‌اى کانون توجه افکار عمومى قرار نگیرد.
۰ نظر ۰۳ فروردين ۹۰ ، ۰۷:۵۹
مجید صحاف
در درجه‌ى اول، پیشرفت در عرصه‌ى فکر است.عرصه‌ى دوم عرصه‌ى علم است.عرصه‌ى سوم، عرصه‌ى زندگى است، عرصه‌ى چهارم - که از همه‌ى اینها مهمتر است و روح همه‌ى اینهاست - پیشرفت در عرصه‌ى معنویت است.
۰ نظر ۰۵ دی ۸۹ ، ۰۷:۵۶
مجید صحاف

شما سفیران کار و تلاش خواهید شد. وقتى شما در یک محیطى حاضر میشوید؛ در کویر، در کوهستان، در نقاط دور از دسترس، در میان مردم محروم مشغول کار میشوید، جوانى که در آنجاست، از شما الهام میگیرد و شما میشوید سفیر تلاش و کار و خدمت و جهاد و مجاهدت. «من احیاها فکانّما احیا النّاس جمیعا»؛(4) شما دلها را زنده میکنید؛ فایده‌ى بزرگى است. فوائد فراوانى در این کار هست. این جریان عظیم را حفظ کنید.


۰ نظر ۰۲ مهر ۸۹ ، ۱۲:۳۲
مجید صحاف

مسئله‌ى مهمى که در ذهن بنده همیشه هست و مورد دغدغه‌ى افراد است، مسئله‌ى فرهنگ است؛ مهم است. مسئله‌ى فرهنگ از مسائل اقتصادى مهمتر است، از مسائل سیاسى مهمتر است. فرهنگ چیه؟ فرهنگ عبارت است از آن درک، برداشت، فهم، معتقَد و باور انسانها و روحیات و خلقیات آنها در زندگى؛ آنهائى است که انسان را به کار وادار میکند. فرهنگ حاکم بر یک کشور مثلاً اگر چنانچه فرهنگ مسئولیت‌پذیرى بود، این عمل مردم را هدایت میکند. نقطه‌ى مقابل، حالت بى‌مسئولیتى است که انسان نسبت به حوادث، نسبت به قضایا، نسبت به آینده، نسبت به دشمن، نسبت به دوست، احساس مسئولیت نکند. مسئولیت‌پذیرى، تزریق مسئولیت‌پذیرى و هدیه کردن او به ارواح مردم، به افکار مردم و روحیات مردم، این تقویت فرهنگ است. ایثارگرى، وجدان کارى، انضباط، تعاون اجتماعى، سازگارى اجتماعى، پرهیز از اسراف، اصلاح الگوى مصرف، روحیه‌ى قناعت، استحکام در آنچه که تولید میکنیم؛ اینها فرهنگ است. اینها را باید در مردم تقویت کرد. درست‌کارى، زنده نگه داشتن اندیشه‌هاى امام و انقلاب، روحیه‌ى انسجام و اتحاد اسلامى - آن چیزى که قرآن هم ما را به او امر میکند، تفکرات ما هم به او امر میکند، انقلاب هم ما را به او حمل میکند و امر میکند - با برادران مسلمان، با هم‌میهنان، حالت اتحاد و انسجام داشتن، تعصب متقابل مثبت نسبت به یکدیگر داشتن، که در عرض گستره‌ى امت اسلامى هم همین جور است. اینها فرهنگ است. یکى از آنها هم البته فرهنگ عفاف و فرهنگ ساده‌زیستى است.

 این کارها به عهده‌ى کیست؟ رسانه‌ها خیلى نقش دارند؛ اما رسانه‌ها قالبند؛ محتوا و مضمون، دست ماست، که حالا بحث مفصلى دارد که جایش اینجا نیست. ان‌شاءاللَّه در جاى خودش من راجع به این صحبت خواهم کرد. کارهاى مهمى بر عهده‌ى ماهاست، بر عهده‌ى حوزه‌هاى علمیه است که این کارها را باید ان‌شاءاللَّه انجام بدهیم.
۱ نظر ۳۱ شهریور ۸۹ ، ۰۷:۴۴
مجید صحاف

مدیریت دفاع فرهنگی

چکیده
مقابله با تهاجم فرهنگی مانند هر اقدام گروهی دیگر، نیازمند مدیریت کارآمد است. در نوشتار حاضر «مدیریت» در معنای گسترده این کلمه به کار رفته که شاملِ سیاستگذاری، برنامه‏ریزی، اقدامات اجرائی و بازرسی و نظارت می‏گردد. دفاع مؤثر و سازنده در همه زمینه‏ها از جمله فرهنگ، متوقف بر شناخت آسیب‏ها و فرصتهاست. آسیب‏ها ناظر به نقاط ضعف فرهنگ بیگانه و احیاناً فرهنگ بومی و ملّی است و فرصتها عمدتاً ناظر به شناخت نقاط قوت فرهنگ خودی و احیاناً فرهنگ بیگانه و بهره‏گیری مناسب و مقتضی از آن است. اعتلا و عمق و گسترش معرفت و بصیرت دینی، تقویت فضایل اخلاقی و ایمان و تعمیق روحیه دشمن‏شناسی و شناخت ترفندها و توطئه‏های دشمن علیه انقلاب اسلامی و منافع ملّی و ساماندهی مدیریت فرهنگی و تقویت و کارآمد نمودن بازرسی و ارزیابی در بخش فرهنگ از اهم سیاستهای کلی مقابله با تهاجم فرهنگی است.

۰ نظر ۳۱ شهریور ۸۹ ، ۰۷:۳۴
مجید صحاف


بهش می‌گفتند انحصارطلب، دیکتاتور، مرفه، پولدار. دوستانش دوستانه گفته بودند چرا جواب نمی‌دهی؟ تا کی سکوت؟ می‌گفت مگر نشنیده‌اید قرآن می‌گوید «ان الله یدافع عن الذین امنوا». یعنی وظیفه من این است که ایمان بیاورم، کار خدا این است که از من دفاع کند. دعا کن من وظیفه خودم را خوب انجام بدهم. خدا کارش را خوب بلد است... 

۳ نظر ۰۸ تیر ۸۹ ، ۰۶:۴۹
مجید صحاف
اگر حریم خصوصی کودک را لبه برنده تیغ بدانیم بیراه نیست، مرزی چنان باریک که راه رفتن روی آن به مهارت نیاز دارد و نادیده گرفتنش سبب بروز مشکل خواهد شد. 

۰ نظر ۰۸ خرداد ۸۹ ، ۱۳:۰۷
مجید صحاف

«از قول من به امام بگویید بچه‌ام اسیر دست دشمن بود و اخیراً مطلع شدم که او را شهید کرده‌اند. به امام بگویید فداى سرتان...» 

۰ نظر ۰۸ خرداد ۸۹ ، ۱۳:۰۵
مجید صحاف

دختران و پسران ما بدون در نظر گرفتن ارزش ها، باورها و انتخاب هنجارهای مطلوب تنها به تقلید کورکورانه از فرهنگی می پردازند که به عاریت به فرهنگ ایرانی ملی راه پیدا کرده است


۰ نظر ۲۹ بهمن ۸۸ ، ۱۰:۴۴
مجید صحاف

وقتی به تعاریف روابط عمومی مراجعه می کنیم اکثر قریب به اتفاق روابط عمومی را پل ارتباطی می دانند که به عنوان یک واسطه اثر گذار ،درون و بیرون یک سازمان را به هم مرتبط می سازد،که در واقع سعی می نماید در قالب یک تلاش برنامه ریزی شده و هوشمندانه سازمان و مخاطبان را در یک کنش و واکنش متقابل به یک نقطه تعاملی ،تفاهمی و مشارکتی نزدیک سازد. شاید این تعریف دلنشین که به عنوان یکی از وظایف اساسی و اصلی روابط عمومی مطرح می گردد و از دل آن مفاهیمی ا زقبیل ایجاد و برقراری ارتباط و اطلاع رسانی استنباط می شود،تا حدودی موجب آرامش خاطر کسانی را فراهم سازد که در چرخه درون و بیرون نظام اداری قرار دارند و از طرف دیگر به نوعی یک انتظار را در سطح درون و بیرون سازمان ایجاد نماید که مخاطبان خواه در خارج سازمان وجود داشته باشند یا در داخل سا زمان از این پل برای رسیدن به اهداف و خواسته های معقول و منطقی خود استفاده نمایند و به نحوی نیازهای اطلاعاتی و ارتباطی خود را در چارچوب و ضوابط تعین شده سازمانی بر آورده سازند ،اما .....

 

۱ نظر ۱۱ دی ۸۸ ، ۱۲:۰۹
مجید صحاف

در حوزه دین و رسانه دو نظر عمده با یکدیگر در تقابل هستند. یکی رویکرد فناوری محور و دیگری رویکرد محتوا محور یا معنا محور. رویکردهای فناورانه بیشتر به این نکته توجه دارند که تحول فناورانه در حوزه رسانه‌ها به همراه تحولات اجتماعی، سیاسی و فکری ایجاد شده در دوران رنسانس، انقلاب صنعتی و انقلاب بزرگ فکری اروپا رخ داده است. این رسانه‌ها که محصول یا بخشی از محصول فرایند جدایی دین از جامعه، دین از حکومت و دین از عرصه‌های مختلف اجتماعی هستند به طور طبیعی جایگاه چندانی برای دین قائل نیستند. در کشور ما افرادی وجود دارند که معتقدند، رادیو و تلویزیون مسلمان‌ شدنی نیستند. اینان به تقابل ذاتی بین دین و رسانه‌های جدید باور دارند. رویکرد دوم که رویکرد معنا محور یا محتوا محور است، برای رسانه‌ها جنبه ابزاری قائل است. اما به عنوان یک متغیر وابسته، نه یک متغیر مستقل. در این رویکرد دین به عنوان مهم‌ترین نهاد معنابخش در زندگی انسان مطرح می‌شود. اگر دین کارکرد اصلی‌اش معنابخشی به زندگی باشد و این معنابخشی با هر ابزاری انجام شود، ما می‌توانیم خانواده دینی، آموزش و پرورش دینی و رسانه‌هایی با رویکرد دینی داشته باشیم که جامعه‌پذیری دینی را میان نسل جدید و نسل موجود محقق کند. به نظر می‌رسد در حوزه ارتباطات و در ربط دین و رسانه، این دو نظریه وجود دارد.

 

به قلم حسام الدین آشنا

۰ نظر ۰۱ مهر ۸۷ ، ۱۴:۱۷
مجید صحاف

ابزار هدایت به بالای صفحه